سکانس

عقل سالم در جامعه سالم

سکانس

عقل سالم در جامعه سالم

گیاه درمانی کنکوری!

 

                                 


 

اثرات مفید جینکو در افزایش قدرت حافظه ویادگیری وافزایش تمرکز در تحقیقات مختلف به اثبات رسیده است ولی برای رسیدن به اثرات مفید آن حداقل 3 ماه بایدخورده شود. دوز معمول آن حدود 120 میلی گرم از عصاره خشک شده استاندارد آن (حدود3 قرص 40 میلی گرمی در روز) است و معمولاً عوارض جانبی ناچیزی دارد. اگر هم عوارض ناچیزی وجودداشته باشد( مثل تهوع و مشکلات گوارشی وسر درد ) معمولاً گذرا بوده و برطرف می شوند فقط در مورد حساسیت دارویی باید دقت کرد که اگر در دوزهای اولیه علایم حساسیت مثل قرمزی، خارش پوست یا تحریک چشم ظاهر شد، دارو قطع شود.

 از آن جاکه ثابت شده اضطراب واسترس تاثیر منفی بر روی حافظه و یادگیری دارد، دومین ترکیب گیاهی که به شما توصیه می کنیم سنبل الطیب یا والریان است. این گیاه دارای اثرات ضد اضطراب، آرامبخش و خواب آور است وبه خصوص برای کسانی که شب ها خواب راحتی ندارند، می تواند یک جایگزین خوب و کم عارضه برای دارو های خواب آور وآرامش بخش باشد. شربت آن به نام شربت « والریک» در داروخانه ها موجود است و می توان حدود یک تا دو ساعت قبل از خواب ،یک تا2 قاشق غذاخوری از آن را مصرف کرد.

گل گاو زبان را که اگر شما نشناسید حتماً مامان یا مامان بزرگتان می شناسند. دم کرده آن اثرات آرامبخشی بسیار خوبی روی اعصاب دارد و فقط ایرادش این است که فشار خون را پایین می آورد. البته برای رفع این مشکل می توان گل گاوزبان را همراه با کمی پودر فندق بو نداده ونبات دم کنید و بعد صاف کنید و بخورید.

مملکنه داریم........

 

                                          

امشب حدود ساعت ۱۲رفتم تا بعد از حدودا یک سال و نیم یه قرص بنزودیازپین بگیرم..............گفتم پلتیک بزنم و اومدن اسم چند تا دارو رو رو یه برگه نوشتم+کلونازپام (کلونازپام میزان خواب آلودگیش واسه من کمتره و بیشتر ضد اضطرابه)......رفتم تو داروخونه و گفتم این داروها رو میخوام.....طرف یه نگاهی به برگه کرد و بعد یه نگاه زیر چشمی به من کرد و گفت که ۲ تای اولی رو نداریم و فقط سومی رو داریم........<<اینم از شانس ما....داروی سوم پیراستام بود که کم و کسری نداشتم>>........اومدم بیرون و رفتم یه داروخونه دیگه.....گفتم یه کم طبیعی ترش کنم گفتم که داروی سومی رو نمی خواد بدین (حتی اسمشو نگفتم تا طرف فکر کنه من اصلا  نمی دونم قضیه این قرصا چیه).....ولی مثل اینکه من اشتباها همرو خر فرض کرده بودم و طرف گفت که دو تای اولی رو نداریم و فقط پیراستام داریم................... 

هنوز دوزاریم نیفتاده بود که بابا قرص بوگابوگا ساخت بورکینافاسور که نمی خوای که این داروخونه های شبانه روزی ندارن.............نزدیکه بیمارستان بودم گفتم اینجا دیگه بیمارستان؛شلوغه؛طرف نگاه نکرده قرصا رو میاره...............پس از کلی پیاده روی تو بیمارستان(نمی دونم چرا محوطش اینقدر بزرگ بود...آدم سالم تا برسه به ساختمون بیمارستان مرده...چه برسه به مریض.......)از شانس من مثه اینکه یا اصلا مریض نداشتن یا همه مرده بودن..........یه نفر فقط بود که قرص سرما خوردگی میخواست...منم برگم رو گذاشتم رو پیشخون و سعی کردم طبیعی رفتار کنم(حالا خوبه کلونازپام بود)....طرف یه نگاهی به برگه و من کرد گفت فقط سومی رو داریم.....دیگه اینجا بود که دوزاریم افتاد(خسته نباشی)........به خودم گفتم بزار گوشی رو الکی بگیرم دستم بگم بابا کلونازپام نداره چیکار کنم.....بهش گفتم پس بیزحمت همون سومی رو بیارین....طرف رفت و منم گوشی رو گرفتم و الکی حرف زدم....طرف که اومد زود خداحافظی کردم و به نسخه پیچه گفتم پس بیزحمت آلپرازولام بیارید....بازم گفت نداریم......دیگه عصبی شدم گفتم دارید نسخه میخواد یا واقعا ندارین...آخه بابام گفت شاید نسخه همرات نیست بهت نمی دن........گفت نسخه میخواد.....گفتم قرصای بابام تموم شده این موقع شب گفته واسم بگیر...شما یه لطفی کنید و این قرص رو بدبد(ضمنا تو برگه نوشته بودم ۲ بسته)...گفتم همون یه بسته هم بدید امشب مصرف کنن ممنون میشم....گفت واسمون مسئولیت داره(.. تو اون مسئولیتون) و نمی تونیم بدون نسخه بدیم......دیگه اعصابم .... شده بود زدم بیرون.....گفتم حیف اون ۳ تا پیراستامی که ازت گرفتم..... 

واقعا مملکته ....می تر  از این ندیدم.....شیشه و کراک و ...... رو سر کوچه میتونی تهیه کنی اما قرصی که حداقل سه ماه اونم تو مصرف مداوم اعتیاد آوری داره و عوارض شدیدی نداره رو نمی رسونن دست این جماعت بی اعصاب........................  

گفتم اصلا این کلونازپام ت.... تون واسه خودتون....ما میریم ترامادول خودمون رو میزنیم..... 

البته راستشو بخواین میخوام یه روز دیگه ریتالین بدست برم تو داروخونه...اگه گفت کلونازپام ندارم یه ۱۰ تا خشاب بزارم جلوش بگم اینم نسخه............... 

ضمنا قرص دوم ونالافکسین بود که عوارضش در حد حالت تهوع و من بدون نسخه راحت میگرفتم یه مدت................. 

من قبلا دیده بودم که افراد مسن خیلی راحت قرص های دیازپام و ..... میگیرن...ولی به جوونا .......

تو راه برگشت هم چندتا داروخونه بود که دیگه حسش نبود.....

شاید امشب همه داروخونه ها سگ شده بودن از شانس من...........  

                                               

سر کوچه ی پیراستام

الان چند روزی میشه که مصرق پیراستام رو شروع کردم......دوز ابتداییم هم 4800 میلی هستش که 2 قرص صبح 2 قرص بعد از ظهر و دو تا هم شبه.....فعلا که رسیدم سر کوچه.......امیدوارم آخر راه به بهشت زهرا ختم نشه!!!!!!

ما هم............

نه اینکه سرم خیلی خلوت بود!!!و امروز ساعت ۷ صبح باید واسه انجام کاری برم بیرون...این بود که نشستم و وبلاگهای به روز شده تو هوم پیج بلاگ اسکای رو چک کردم....... 

بیشتر به وبلاگهایی برخوردم که به اصطلاح روزنوشت افراد بودند........................تعداد کامنتها و بازدید آنها را هم چک کردم.......حتی برای سلام طرف هم کامنت گذاشتن که {علیک}!!!!! 

اونوقت این وبلاگ دوزاری ما سالی سه کامنت دارد که دو تای آن راه گم کرده بودند یکی هم درخواست تبادل لینک داده(البته دومی را جدی نگیرید...واسه دلخوشی خودم نوشتم)  

گفتیم ما هم کمی به اصطلاح روزنوشت قاطی پستهایمان کنیم و ارائه دهیم باشد که بازدیدکنندگان به وبلاگ ما سرازیر شوند. 

از این حرفها که بگذریم همانطور که گفتم ساعت دیگه باید بیرون برم.....حسش نیست بخدا.........از بد روزگار کاری هم که دارم باید تمرکز داشنه باشم.......فعلا بروم و شکمم را ساکت کنم......مغزم هم ان شاال... فردا صبح می گ........